حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل در هوس سلام دل در هوس سلام دل بانگ رسید کیست آن گفتم منم غلام دل گفتم منم غلام دل گفتم منم غلام دل
شعله نور آن قمر می زد از شکاف در بر دل و چشم رهگذر از بر نیک نام دل از بر نیک نام دل
حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل در هوس سلام دل در هوس سلام دل بانگ رسید کیست آن گفتم منم غلام دل گفتم منم غلام دل گفتم منم غلام دل
موج ز نور روی دل پر شده بود کوی دل موج ز نور روی دل پر شده بود کوی دل روح نشسته بر درش روح نشسته بر درش روح نشسته بر درش مینگرد به بام دل مینگرد به بام دل مینگرد به بام دل مینگرد به بام دل
حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل در هوس سلام دل در هوس سلام دل بانگ رسید کیست آن گفتم منم غلام دل گفتم منم غلام دل گفتم منم غلام دل