شیکَممون کاردو بُرید ، گَلومون طنابو جویید وعده هایِ سم میخوریم ، معدَمون سَمو بُرید ارتفاع اَدا اصول دراُورد ، جاذبه حرکتِ گوله رو خورد بعد از هزار سال از دنبالِ مرگ ، کشتن شدیم نا امید عمیق ترین دریا یه شوخیِ مضحک بود ،گُسل ضربِ زمینِ یا قوطیِ مُطرب بود تقویم زمانو تُف کرد معلوم نی چَندُمو ، رعد و برق نترسون ساقه هایِ گَندمو خطر توو خوابِ عمیقِ ما داد میزنیم ، لعنتی شکلِ زندگی عجیبه نه بُمب ، نه کارد ، نه گارد نه مرگ ،شهرِ همیشه ها شهرِ لطافتِ تیغه آی باد ، صدایِ زوزه یِ کفشت ، میاد توو کوچه یِ مغزم تو هم مثلِ من تبعید شدی میونِ این جهان آی ، بچرخ میونِ بوته ها ،آی پیدا کن بذرِ این جهانو باد بشکن ، حبس و بندِ مرگو ، این ابدیّت داره میکُشه انسانو آی باد … بعدِ رقصِ مورفین توو شاهرگِ جنجال ، توو بزرمِ جنگ دَم از دوستی زدن زمستون با شهوت لُخت کرد درختو ، اینجا سایه ها از سرما روسپی ترن زیرِ درختایِ لخت از سایه میگفت ، آهن کشید دورِ دستایِ تیغو تیزیِ حقیقت زیرِ مورفین آرامش ، هر سایه یِ دروغ از همسایه میگفت ویروسِ روسپیِ مُسریِ آرامش ، آماده بود واسه انتشار موجِ دستِ دوستی ، با کارد زیر آستین انتظار اتفاق افتاد ، اونجا که جهانش شد آرمانش دید که مالامالِ از دروغ ، دلش گرفت از غروب حقیقتو رنگ کرد با طلوع خُنَکایِ سایه داشت اهمیت میگرفت ، کم کم جهانش رنگِ ابدیّت میگرفت جهل مرگو زنجیر کرد ، ارزشِ فرصت رو به تحلیل رفت آیینه بی جیوه شد ، شیشه شد بازتابو باخت آه ، مرگو کُشت آرمانو ساخت ساعت ایستاد ، زمان عطیقه شد ، خوابِ آرامش توو تخت ابدیّت بیمه شد تووی وهم سایه از بی برگیِ درخت غافل موند ، جهانش بی میوه شد آی باد ، صدایِ زوزه یِ کفشت ، میاد توو کوچه یِ مغزم تو هم مثلِ من تبعید شدی میونِ این جهان آی ، بچرخ میونِ بوته ها ،آی پیدا کن بذرِ این جهانو باد بشکن ، حبس و بندِ مرگو ، این ابدیّت داره میکُشه انسانو آی باد … با سوزِ وزیدن این چُرتو پاره کن ، آی باد بیا و بشکن این رویایِ ساکنو آی باد … پیدا کن مرگِ این جهانو ، آی باد این ابدیّت داره میکُشه انسانو