از قهر تو خستم از دوری میترسم رو قهر و اداهات بازم چشمامو بستم از قهر تو خستم از اطوار و اداهات ببین محاله اینجوری بمونم دیگه باهات از قهر تو خستم از دوری میترسم از این که یه روزی بازم کار بدی دستم سخت دل میدی اما دل میکنی آسون از دست تو من سر میزارم به بیابون
ای وای که قلبم شده از دست تو عاصی ای وای نمونده واسم از دستت حواسی ای وای که قلبم دیگه از قهر تو مرده انگار نداری دیگه از قهرت هراسی
خواهش تمنا لجبازیتو کم کن دلتنگته قلبم با قلبت کمکم کن هی خواهش و اسرار سنگه دلت انگار من عشق تو بودم چرا هی میکنی انکار خواهش تمنا برگرد و با من باش امروز من و دوست داری و برعکسشی فرداش اسرار خواهش چشماتو میخوامش جادو توی چشماته دل افتاده به دامت
ای وای که قلبم شده از دست تو عاصی ای وای نمونده واسم از دستت حواسی ای وای که قلبم دیگه از قهر تو مرده انگار نداری دیگه از قهرت هراسی