فتاده در میان ما جدایی های بسیاری نه یک نامه نه پیغامی نه امیدی به دیداری فتاده در میان ما هزاران صحرا هزاران کوه سنگین دل هزاران دریا خوشا بر آن پرستویی که پر می گیرد به آسانی شبی راه سفر می گیرد به چشم من تو چون خورشیدی همه نوری همه امیدی به چشم من تو چون خورشیدی همه نوری همه امیدی به هر جا رفتی مبر از یادم که من هم هر دم به یادت شادم به هر جا رفتی مبر از یادم که من هم هر دم به یادت شادم به چشم من تو چون خورشیدی همه نوری همه امیدی به چشم من تو چون خورشیدی همه،نوری همه امیدی به هر جا رفتی مبر از یادم که من هم هر دم به یادت شادم به هر جا رفتی مبر از یادم که من هم هر دم به یادت شادم به یادت شادم