پاشو پرش کن دو تا بزنیم شکر خسته از همیم میدونم چه قدر مریضم خودم نمی خواد خودتو به اون راه بزنی منو تاریکی دوستای قدیمیم عمیق بودنو توش اوستا ترینیم ببین حقیقته ناله نی گلم پوست کلفت تر از من تو پوستا ندیدی تو ، ولی نجاتم بده یه حسی نده بم که کسالت بده منو این طناب بد تو نخ همیم واسه ادامه بهم جسارت بده اینا میگذره از تو ذهنم من روحم گندست واسه جسمم بفهم لعنتی یه بارم شده من جا نمیشم توی جلدم
من و این وان و این شمع روشن کالبد چغری که من توشم یه روز همشونو ترک میکنم قسم به این ماه نیمه روشن نه بهشت و می خوام نه جهنمتو من میام پیش تو ، فقط خود تو قرارمون سر جاشِ نه؟ مه خنجر یه غنچه ی سرخ
دور شدم هی نشم پاپیچتون نمی خوام گم شین تو مارپیچِ توم بزرگ شه روح جای ماهیچتون بازی خودش میشه بازیچتون
شدم بزرگ لای آرواره های شهر گربه های بی پدر و گرگ های نیمه شب رقص لاشخورا برای این سگای برده ترس و آشوبای صحنه دست پشت پرده یه خواب بلند یه راه تو چاه نمیشه از اینجا پرید با دو تا بال کوتاه پکری توی اوج زندگیت رو به رشد همه چی داری اما جوونیتو اینجا کشت یه چیزی هست تو تنهایی که من بهش میگم اون خط باریکه پاتو اونور بزاریش مشتی خود تنهات میشی چندتا تیکه تیکه ها با هم حرف میزنن دوست میشن بعد به هم میزنن جنگ اعتقاد بینشون هر کیم بیاد پس میزنن پس دور شدم هی نشم پاپیچتون