لحظه ی خدافظی به سینه ام فشردمت اشک چشمام جاری شد دست خدا سپردمت دل من راضی نبود به این جدایی نازنین عزیزم منو ببخش اگه یه وقت آزردمت گفتی به من غصه نخور می رم و بر میگردم همسفر پرستو ها میشم و بر میگردم گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی گفتی تا چشم هم بزنی میرم و برمیگردم عزیز رفته سفر کی برمیگردی چشمونم مونده به در کی برمیگردی رفتی و رفت از چشام نور دو دیده ای ز حالم بی خبر کی برمیگردی
غمگین تر از همیشه به انتظار نشستم پنجره ی امیدمو هنوز به روم نبستم پرستو های عاشق به خونشون رسیدن اما چرا عزیز دل هر گز تو رو ندیدن گفتی به من غصه نخور می رم و بر میگردم همسفر پرستو ها میشم و بر میگردم گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی گفتی تا چشم هم بزنی میرم و برمیگردم عزیز رفته سفر کی برمیگردی چشمونم مونده به در کی برمیگردی رفتی و رفت از چشام نور دو دیده ای ز حالم بی خبر کی برمیگردی