(عرفان) میبینم،عکسامونو،آتیش میگیرم میدونم،نمیتونم،جاتو بگیرن بالام شکستن،میخوام فرشته ی تو بشم تو این جهنم،میخوام بهشتو به تو بدم
(نونا) نمیخوام بشونم،من نمیخوام اصلا ولی هی میخوان نشون بدن،جداییم از هم حالا جداییم از هم،بگو کجایی قلبم تو اونور دنیا بی من,اینوروم من تنها
(عرفان) یادته،اگه نه بخوری قهوه ی تلخو باهم بریم عقب به اون لحظه ی برخورد میخوندم نوشته هاتو، میدیدم عکساتو حس میکردم ماله منی، میشنیدم حرفاتو اینور دنیا زیر آفتاب ، وجودم یخ زده و برای من فقط پیش تو بودن مقصده شبا نیستی بغلم و سکوت تختمه و طعم شباس سیگار پردودم تلخ تره و جای لبات به سیگارم بوسه میزنم شبا که بیدارم ، چطور روزا میگذرم دنیام بی تو بیرنگه ، یه بوم بی قلم وقتی هستی تو بغلم ، یه مجنون بی غمم تو که میدونی من خلم مگه هیچ جوره میگذرم تو که میدونی من خلم منه دیوونه میکنم ، دل از همه چی بدون تو بی جونه این تنم میمونه تا ابد واست این روح بی بدن
(نونا) نمیخوام بشونم،من نمیخوام اصلا ولی هی میخوان نشون بدن،جداییم از هم حالا جداییم از هم،بگو کجایی قلبم تو اونور دنیا بی من,اینوروم من تنها
(عرفان ) فکر کردم کنارمی ، ولی خواب دیدم از شبایی که دستم زیر تنت خواب میرفت از دقیقه های دور ازت اینقدر داغ دیدم که توی این عصر یخیم دارم آب میشم
(نونا) بیا خورشید من ، تموم شه اون حس با اون تو بغلم بگیره اون جسمت آروم نگو اشتباه بودش عشقی که مثل حس قصه ها بود گم میشه هر لحظه دل از حس داغون تو بودی ، ما شدیم تو این قصه نابود طوری طلسم ما بود ، مثل حس قصه ها بود
حالا جداییم از هم،بگو کجایی قلبم تو اونور دنیا بی من,اینوروم من تنها