قسمت اول: یه پیک عرق شرم سلامتی بیدارای شهر از گلوم میره پایین مثل شهد بگو همه آماده شن نتیجه اصلاً نمیده مستی هنوز اسیر بدن به یاد اونی که هیشکی واسه آزادیش دنبال وثیقه نرفت از خر شیطون نمیام پایین زیر پاهام علف سبز شده، چریده همهش نفسم برید، بخیه زدن بگو نگران نباشن، چاقوم تمیزه لبهش ببین چرخدندههای ماشین سرمایه دارن روغنکاری میشن با چربی بدن شهوت میللنگ، مستی فنر هیشکی نمیخواد کسی رو ناراحت کنه همه شدن وکیل پلنگ و حساسیت رو اسم خلیجه فقط تو عمق فاجعه غرق میشه نهنگ
قسمت دوم: خط فکری، خط مشی دیکته رو با کدوم بنویسیم تش؟ خط قرمز، خط پایان روی سطر نامه اعمال رو فرشته نوشت با خط فقر ناعادلانهس، ناعادلانهس ما رو بردن به بیراهه، دیدیم چالهس حقت رو خوردن و شاهد شد حبس ناعادلانهس؟ ناعادلانهس بذا فکرت رو بخونم مثل تیترای روزنامهای که میکنه شک تو ادارهها باید همشهری درای کارت بیفته روی غلتک فکر میکنی خیالت تخته ولی افسر رو صورت میخوابونه چک زبونم مو درآورده و الانه بزنه کک ککم هم نمیگزه، میدرخشم طرف مثل غازی که دعواش شد تو حوض با ماه راستی کشورگشایی نکرد کوروش با ماچ از یارو پرسیدن هویتت کو؟ گفت لاپام
قسمت سوم: استقلال، آزادی، رفاه، شعف بو کن، ببین، دست نزن مدیر، مسئول، قانون، شرف خیار، خیار، خیار، کلم کاش، شاید، اما، اگر فکر کن همه درختای جنگل رو بزنی که تبر بسازی الان اوضاعش همینه بشر چشمها رو باید شست، ولی چیز بدیه عطش عددی نیستیم، اگر بودیم، یا ۲ بودیم دست به دعا یا تعداد تلفات جدید حلب ببین ۶ سر بریدهی عینه محاسباتم دقیقه همهش هیچوقت به سرباز نمیگن «جمعهها تعطیله نجنگ»؛ اگه رفیقات فکر میکنن همهچی زیر سر مسلموناست بگو شعار آزادی عقیده ندن زنده باد شما نسیمه فقط