میگن مرد اونه هر جور بتونه توویِ تاریکی هم اَ نور بخونه نگو داشمون صاحبخونه نیست اگه قانعه بذارین دَربون بمونه هر کی هست باشه من قانع نیستم بی اراده میزنم به دردام یه نیشخند میسوزم و زیباتر میشم من یه ققنوسم یا یه پروانه بیشتر نمیدونم هر چی هستم الکی نیستم هم صحبت هر شتکی نیستم نه ، ندارم باکی هنوز میکنم برا ترقّی ریسک من دوس دارم باغا آباد بشن شیرا ا تو قفس آزاد بشن اگه تو هم همینی باهام داد بزن سلامتی هر کی فازمو داره من توو شبم و راهمو دائم با یه نورِ کوچیک پیدا کردم طوفانو رَد شی میبینی باز هم تو ساحل سلامتی آرزوهات فرق نداره سیاه یا سفیده تارِ موهات خورشیدو برسون باز به روزات رویاهات توو سرت مجسّم شاید یه روزی بسازن مجسمتو با این کلمه ها مرتب توو مغزت میسازم مجسممو ازم نپرس غرور دارم بگین توو این شعرا من دروغ دارم بشین کارِ من نمایش نیستن و حیف نیست بیا دنیا رو توو نور با من ببین ببین