توی خونشی تو تنها توی دستشه دستات فکرت پیش منه اما میخوای بپری از خواب بگو می دونه اون یا نه که تو گرفتاری با من وقتی تنها میشی آخر میاد سراغ تو یادم
بگو می دونه اون که قبل اون تو زندگیت کی بوده خوب پای حرفاش تا تهش می مونه اون یا مثل خود تو قولاشو میشکونه اون بگو برات میپره با سر توی دره پاش بیوفته سرت همه رو از رو ببره بگو می دونه تو دلت یکی مجنون منه اصن می دونه تورو داره مدیون منه هوات از سرم بد رفته دورم دخترا عوض میشن هر هفته برام مهم نی دادی از دستم یا اصلا دادم تورو از دستت چند تا لیوان خورد رو زمین تو آیینه پودر صورتی یه فرشته همراه منه از وقتی یه نقطه ی دور تو به منی
توی خونشی تو تنها توی دستشه دستات فکرت پیش منه اما میخوای بپری از خواب بگو می دونه اون یا نه که تو گرفتاری با من وقتی تنها میشی آخر میاد سراغ تو یادم
راست میگم و این تنها جرمم نیست حرفام تلخه چاره ای جز گفتن نیست هرکی زد به ما نوش جونش تخمم نیست جاش دورم دیگه کسی پی فرصت نیست توام برو با هر کی مثل من عمرا نیست همون دیوونه که فکر خودش کلا نیست دیگه سهم من بالائه که قفلم نیست سقفم اسمون شکی توی اوجم نیست
تو سرتم وقتی باهاشی دوست داری توی مستی بام باشی به خودت میگی رفتی حالا چی رفتی و همه چی تو در دیوار پاچید شعرم تلخ مثل فروغه داره میگه از عشق دروغت میخوای بگی خوشحالی بی من باشه من می دونم که هر روزت مثل غروبه
توی خونشی تو تنها توی دستشه دستات فکرت پیش منه اما میخوای بپری از خواب بگو می دونه اون یا نه که تو گرفتاری با من وقتی تنها میشی آخر میاد سراغ تو یادم