من در تب و تاب توام ، خانه خرابِ توام من منِ دیوانه ی عاشق ای تو سر و سامانِ من ، نیمه ی پنهانِ من جانِ تو و جانِ یه عاشق من عاشقتم تا ابد ، دور شود چشم بد از تو و دنیایِ من و تو ای ماه الهی فقط ، کم نشود سایه ات از شب و روزای من و تو سوگند به لبخندِ تو ، دلِ من بندِ تو ای مهر و ماه ، تو جان بخواه ای تو همه ی خواهشم ، تویی آرامشم ای مهر و ماه ، تو جان بخواه سوگند به لبخندِ تو ، دلِ من بندِ تو ای مهر و ماه ، تو جان بخواه ای تو همه ی خواهشم ، تویی آرامشم ای مهر و ماه ، تو جان بخواه
تو میرسی از آتش چشمانِ تو یک شهر به هم میریزد هر بار که میبینمت از دیدنت انگار دلم میریزد من با تو پُر از شوقم و در حیرتم از این شبِ رویایی حیرانم و حیرانم از اینکه تو چرا اینهمه زیبایی ، زیبایی من در تب و تاب توام ، خانه خرابِ توام من منِ دیوانه ی عاشق ای تو سر و سامانِ من ، نیمه ی پنهانِ من جانِ تو و جانِ یه عاشق من عاشقتم تا ابد ، دور شود چشم بد از تو و دنیایِ من و تو ای ماه الهی فقط ، کم نشود سایه ات از شب و روزای من و تو سوگند به لبخندِ تو ، دلِ من بندِ تو ای مهر و ماه ، تو جان بخواه ای تو همه ی خواهشم ، تویی آرامشم ای مهر و ماه ، تو جان بخواه سوگند به لبخندِ تو ، دلِ من بندِ تو ای مهر و ماه ، تو جان بخواه ای تو همه ی خواهشم ، تویی آرامشم ای مهر و ماه ، تو جان بخواه