وقتی می رفتی هر روز پی دردسر تو می شدی هی روز به روز خسته تر گم بابا می گفت بسه نرو انقد نکن خودتو بازیچه دست مردم شاید اون روز هیچ وقت نیاد که حوض باشه پُر باشه گل کف حیاط شاید دیگه هیچ وقت نشه شاید دیگه توو این خونه هیچ کس نیاد اینا همه تقصیر توئه تصمیم تو بوده تاثیر توئه اینا همه تقصیر توئه تصمیم تو بوده تاثیر توئه
حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن
یه آسمون آبی یه خواب خوبه عالی درخت و سبز و همه آبو جوبو جاری هی، بازم آسمون بارید همه شاد و خوب ولی جای تو بود خالی ما که با هم زدیم هی سلامتی کوچمون سوختیم تا شاید یه روز روشن شه خونمون کاشتیمو آب دادیم وایسادیم پاش تا بلکه شاید یه روز گل بده دونمون
حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کی میرسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن