وقتی بدنت مثل آهنرباس دوری ازت خیلی وقته بی دلیله روحمو گرفتی و بعد زدی آتیش نگو بهم همه کارات بی معنیه صدام بزن نگار من آخه بین منو تو که غریبه نیست چرا باید از گونه هات بریزه اشک بزار بره هیشکی واسه همیشه نیست
اولین بار شنیدم درداتو خوب انگار همه خاطراتم غریبه شد غم و غصه خونه کرده تو دل من وقتی نزدیک ترین آدم غریبه شد
فرشته ی من، فرشته ی بد تورو دیدم بزار دستامون باز برسه به هم اشکات مروارید منه نزار بریزه انقدر وقتی نیستی پیشم بدون تو طلسم دلم
بیبی فرشته ی من، فرشته ی بد تورو دیدم بزار دستامون باز برسه به هم اشکات مروارید منه نزار بریزه انقدر از وقتی نیستی پیشم بدون تو طلسم دلم
وقتی بدنت مثل آهنرباس دوری ازت خیلی وقته بی دلیله روحمو گرفتی و بعد زدی آتیش نگو بهم همه کارات بی معنیه صدام بزن نگار من آخه بین منو تو که غریبه نیست چرا باید از گونه هات بریزه اشک بزار بره هیشکی واسه همیشه نیست
صدام بزن نگار من آخه بین منو تو که غریبه نیست چرا باید از گونه هات بریزه اشک بزار بره هیشکی واسه همیشه نیست
میبینم تو وجودت هیولاس کشید منو بالا پرت کرد روی زمین شاید همش توهم اکستازیه قشنگ ترین اشتباه همیشمی
صدام بزن نگار من صدام بزن نگار من آخه بین منو تو که اینجا کسی نیست چیزی نیست