چرا این بارون غم بند نمیاد صدامو بستی دیگه درد نمیاد منو تو فرق داریم با هم رفیق تنهاییاتم سکوت سرد شبا درمون بی کسیاتم مسیر خونه ی عشق توی دلم گم شده بود جوهر نامه ی آخر رو ورق خشک شده بود شاید این تقدیر ما بود طنین زخمای خاموش کاش بره فصل سیاه حک بشه عکسای ما روش
تو این شهر کوچیک هنوز هست امید برگشت یه لحظه خوبی نداره حاصل حسرت بهتره دستای من از رو تنت دور بمونه جای تو شمعارو باز فوت میکنم دونه دونه
منو تو فرق داریم با هم رفیق تنهاییاتم سکوت سرد شبا درمون بی کسیاتم مسیر خونه ی عشق توی دلم گم شده بود جوهر نامه ی آخر رو ورق خشک شده بود
نمیبره خوابم صدات میزنم من شبا وقتی تو اتاقم نمی خوام ببینم اسمتو دیگه هنوزم هوای دلم ابریه هنوزم جوابم بهت منفیه هنوزم نفسم واسه تو میره راحت
واسه تو به هر دری سر میزنم از تو با پروانه ها حرف میزنم از روی سادگیمه نکنه مهر تو اون چشمای تو ساختگیه نمی خوام جاده ی قلبم له بشه باره دیگه تشنه ی نوازشم خستم از حرفای پوچ کاش واست هوا بشم بوسه ی باد لمس بشه روت خستم از هر باری که قول میدی و شک داری توش خستم از چشمای خیست با همه زخمای روش
منو تو فرق داریم با هم رفیق تنهاییاتم سکوت سرد شبا درمون بی کسیاتم مسیر خونه ی عشق توی دلم گم شده بود جوهر نامه ی آخر رو ورق خشک شده بود