ورس 1 : شب نور کوچه ساکت من قفل روی پازل تا بوده که بوده یه تیکش کم زندگی که good e goode یکیش کمتر من امتحانا پس دادم که اعتمادا هس با من بهم اشتباها درس دادن که اتفاقا حذف کنم یاد گرفتم خوب باشم تو بدترین شرایط باهام گرفته خو خدا تو سخت ترین دقایق
ورس 2 : شهره زیره پامون قدم میزنیم آروم این لحظه هاست که بهم میگه نمیشه غصبه قانون فرق روز و شب لای دست و پای آدماس قلبتونو شب گرفتو نورو دادم با لبام چرخه چرخش روزگارو چرخوندین به سمته ما چم و خم روزه مارو پرت کنین به سمت ماه مریخی نباش وقتی رو زمینی نیس حیف حس خاصه پرواز تو آسمونا نیس حیف میگذرن این روزا اگر چه خوب و بد داشت تا بپرن ا رو با نه کاشته میشه برداشت خلاصه هر روز با یه چیز ور میری دوباره مسموم با یه نخ تمثیلی آدما هر کدوم یه گوشه ای میپیچن مزرعه ن اما پره دونه ی بی ریش گلها یکی یکی جوونه میدن بعد این همه تاریکی روشنیه بی شک
ورس 3 : ستاره من ستاره هارو با تو میشمارم من ماهه صحنه ا م که عمره نورو میدونم دل نبند به بردات پشت پاته گودال خیلی خوبه رد میشن تو فصل تلخ خرداد من خلاف نشدم ولی خلاف کردم من حلال که بودم ولی حلال کردم داداشی کاش دنیا قده فکره تو بود با ماشین دور دورا و خنده های دروغ خلاف یه نخ دو نخ با سر سیاه بلوغ یه عشق گمشده تو شهر بوغ و شلوغ ای کاش و کاشتن اما هیچوقت در نیومد سگا رو کشتن هیچ صدایی در نیومد لبا رو بستن , چشارو دوختن ستاره سوختن باز صدایی در نیومد