آرام آرام، آرام آرام دل ز من بردی ای یار تا من هستم، تا من هستم از چه میترسی ای یار ریتم قلبم را نا منظم کرد آن زیبایی تو از دل باران آمدی ای عشق حال نابم شدی تو
ای چشمت زندانم عشقت شد جانم عاشق میمیرم عاشق می مانم من هر دم در عشقت شیرین است مهرت خواب از من دور است شبها از فکرت
می مانم می مانم می مانم عاشق آن سوی جهان در یادم در قلبم تو بمان به این احساس مرده بده جان میخواهم میخواهم میخواهم با تو پروانه شوم از هر جا سوی تو بپرم تو شمعم باش این پروانه منم
ای چشمت زندانم عشقت شد جانم عاشق میمیرم عاشق می مانم من هر دم در عشقت شیرین است مهرت خواب از من دور است شبها از فکرت
می مانم می مانم می مانم عاشق آن سوی جهان در یادم در قلبم تو بمان به این احساس مرده بده جان میخواهم میخواهم میخواهم با تو پروانه شوم از هر جا سوی تو بپرم تو شمعم باش این پروانه منم