[ورس یک: جرشا] حشمت یه جوونیه خلاق،لیسانسِ ولی علاف بیکاره آ،الان غولِ چراغ درصد میخواست ازش حتی اگه بودش یه پا علا الدین آره با اینکه میناله از گرونیا سرش کلاه نمیره اولین نفره تووی صفِ دلار بازی نکرده باخته سر قمار پشت که خوبه جلوشم خرابه همه پُلا همشم میناله از وضعیت و بش شک داره میدونی باورش نمیشه خودش حشمت باشه حشمت یه موجودیه اصلاً نی شبیهش میگه قبول نداره واسه شام مذهبی ترینه کافیه ببینه کرده شب دلار افت پس سریع میره اینیستا زیر پست کد خدا فحش میگه نخرین همشهریا این وظیفه ی ماست تا شنید میخواد گرون شه ثبت نام خریده پراید میدونی غریبِ فازش هم پی هالووین و کریسمسه هم میگه از نسل کوروشه کبیره تازه پیششم که بشینی یه ضرب از منبر بالائه میگه کشور لا کاره خودش حشمت آقائه فقط میگه باس برم تو این کشور آزادی نی ولی هر جا بره بهش میگن حشمت آبادی پلنشم چیده و هرچی سرمایه تو شهر داشتو زد تو شرکتِ انبار پوشک میدونی الکی که نی حشمت خاکشو خورد الانم رفت تا گرون نشد کنه باکشو پر اون که حشمته پیدا نمیشه لنگه ش پ داشی شما سعی کنید دیگه شبیه حشمت نباشید
[ورس 2: جیدال] حشمت خان حالت چطوره؟ دلمون تنگ شده بود حشمت زرنگ و ده رنگه ، عاشقِ شهر فرنگه هنوز پا مرغی میشینه رو فرنگی ، ولی استاد ادبیات و فرهنگه زیر آبی میره بهش بگو غریق نجات ، هم فن رائفی پوره هم مسیح علی نژاد سر خواهر خودش خیلی غیرتیه و چشش دنبالِ ناموسِ غریبه هاست میخواد پولارو بکنه بازم یک شبه پارو ، تا بره آنتالیا با حشمتِ خانوم درسته حشمتا گاهی دخترن ، سر تا پا برند ولی تش حشمتِ یارو حشمت یه تضاده که داره دست و پا ولی از خدا قایم نیست و هست از شما یعنی پُر ایراد و مشکله شخصیتش ، ولی از خدا بهتره تو فنِ داوری حشمت از خوباست و با همه بده ، میگه برنده است از همه بازنده تره موها رو رنگ کرده تن پره تتو ، گاهی واینره گاهی وقتا خواننده رپه خلاصه هرچی مُده حشمت همونه ، خیلی زور میزنه حشمت نمونه اگه آشنایی باش نیا پیشِ ما چون ، جیدال آلرژی داره یه پا حشمت پرونه حشمت خان رفع دلتنگی شد