من از آن سوی فرداها تداعی میشوم با تو برای وصل این رویا شده راهگی دلم تا تو از اغوشت شروع میشه هوس وقتی نفس میشه شب از تو نور میگیره که این روزا عوض میشه من و تو سوی فرداها منو تو راهی رویا منو تو عاشق و شیدا منو تو مست و بی پروا نباشی شعله خاموش به خاکستر بدل میشه بیا خورشید آخر شو بتابی تو سحر میشه تو تا بوسه زدی تماشایی شدن از ما تب صبح رسیدن بودن قرار از قلب عاشقها من و تو سوی فرداها منو تو راهی رویا منو تو عاشق و شیدا منو تو مست و بی پروا تو اغازی برای کوچ تو شادی پرستوها تو رمزقصه بارون تماشایی ترین رویا من و تو سوی فرداها منو تو راهی رویا منو تو عاشق و شیدا منو تو مست و بی پروا