آخرش خط قرمزا رو رد کردی با دلی که عاشقت بوده بد کردی پله کردی قلبمو بالا بری از من توو ذهنم هر چی که داشتم ازت زدی عوض کردی
من پیِ نور بودم تاریکی بهم دادی به هر هوسی که توو سرت اومده تن دادی من پیِ آرامش توو عمق چشات بودم دلتنگم با اینکه میدونم تو بی منم شادی
یعنی تو هم، مثل منی که بری گم بشی تو خاطره هامون؟ یعنی تو هم مثل من میترسی از ابرا و بارون؟بارون یعنی تو هم، مثل منی که بری گم بشی تو خاطره هامون؟ یعنی تو هم مثل من میترسی از ابرا و بارون؟بارون
گفتم بزار وابسته نشیم ول کن ما آدمش نیستیم گفتم بیا سنگین نخوریم من شاید، اما تو آدمش نیستی گفتم بیا خرابیم نشو، من توو ترکو هواییم نکن بزار فکر کنیم قوانین نبود و پهن کنیم زیر نورِ شمع این سفره رو ولی گفت نخون جا تعیین تو نی رد نمیشی تنهایی از هیچ پلی خب… حالا یا پائیز میرم یا پائیز میریم رسمیش کنیم جلو منه گُمه خاطرات چه سنگدل شدی یهو واسه خواسته هات حالا چیکارش کنم؟ چجوری بخوام از پائیز نیاد؟
یعنی تو هم، مثل منی که بری گم بشی تو خاطره هامون؟ یعنی تو هم مثل من میترسی از ابرا و بارون؟بارون یعنی تو هم، مثل منی که بری گم بشی تو خاطره هامون؟ یعنی تو هم مثل من میترسی از ابرا و بارون؟بارون
سفت کردم دوییدم براش سَره همینه که بریدم الان هر جا رو واسش میکوبیدم، نساخت کم میشد بگیره کامی از لبام دیگه واقعاً سلام، سلامتی خودتون، غمام یا هر کی گردن گرفت که اشکاش الان سرازیره شبا دیگه نمیگم بیا، بزار سیاه شه همه دفترام بزار قصتو شعرش کنم تا هرشب بخوننش همه شهر برات بزار بشه روزی یه پاکت سیگار فدای سرت همه شهر فدات ولی کاش جای صد تا دوستت دارم یه بار میگفتی بعد من نبار