برو برو که خسته ام از شکستنم من عاصی از هر عشق و هر دل بستنم کبوترم که پر زدم ز بام تو بیزارم از نامت به لب آوردنم آ........ه
یه روز سراب من و خواب من و شراب من تو بودی و تو امروز شهاب من و تاب من و عذاب من تو هستی وتو یه روز بهار من و یار من و قرار من تو بودی و تو امروز خزان من و زوال من و زیان من تو هستی و تو ستاره ها رو شمردم نیومدی و نمردم بیا که جون نسپردم بیا که جون نسپردم میون گریه دویدم حباب اشکو دریدم ندیدمت که ندیدم ندیدمت که ندیدم