دلم میخواد به اصفهان برگردم بازم به اون نصف جهان برگردم برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود ترانه و شعرو سرود
خودم اینجا دلم اونجا همه راز و نیازم اونجا ای خدا عشق من و یار من و اون گل نازم اونجا چه کنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم
آسمون گریه کند بر سر جانانه من اشک ریزان شده دلدار در ان خانه من از غم دوری او همدم پیمانه شدم همچو شبگرد غزل خون سوی میخانه شدم مست و دیوانه شدم مست و دیوانه شدم مست و دیوانه شدم مست و دیوانه شدم به خدا این دل من پر از غمه تموم دنیا برام جهنمه هر چه گویم من از این سوز دلم به خدا بازم کمه بازم کمه
چه کنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم
دلم میخواد به اصفهان برگردم بازم به اون نصف جهان برگردم