کجا بی من بی معرفت میری بگو باز کجا بی رحم ، قلبم شده پاییزش آغاز تو جات اینجاست توو خونه ای که من بمونم شدم حساس و بی منطق مگه بی تو میتونم دیگه گذشت آب از سَرم بازیچه شد رفت اون آدم مغرور و خودخواه بچه شد رفت هر کی میتونست از توو چشمایِ سیاهم اینو بخونه که کنارت رو به راهم دیگه گذشت آب از سَرم بازیچه شد رفت اون آدم مغرور و خودخواه بچه شد رفت هر کی میتونست از توو چشمایِ سیاهم اینو بخونه که کنارت رو به راهم این روزا ، یه کله ای فکر کردم میدونم ، نمونده چیزی واسه فکر کردن دستِ کم کاش یه بار با دیدنت یه کم اون خاطره ها برگردن هنوز شمعا روشنه به عشقِ توو خونه این دیوونه فقط به عشقِ تو میخونه که بدونی میتونی برگردی هنوزم تو باشی من میمونم میسازم میسوزم دیگه گذشت آب از سَرم بازیچه شد رفت اون آدم مغرور و خودخواه بچه شد رفت هر کی میتونست از توو چشمایِ سیاهم اینو بخونه که کنارت رو به راهم دیگه گذشت آب از سَرم بازیچه شد رفت اون آدم مغرور و خودخواه بچه شد رفت هر کی میتونست از توو چشمایِ سیاهم اینو بخونه که کنارت رو به راهم