شال و کلان کن آسمون خیسه چترتوا واکن گریه بارونه حال و هوای برگ ریزون چشمامو پاییزم نمیدونه پروانه ها وقتی که می سوختن تقدیرتو دوختن به تقدیرم هر وخ دلت می گیره می سوزم هر وخ دلت می سوزه می میرم خیلی دلم گیره خیلی گرفتارم دوس داشتنت خوبه خیلی دوست دارم محبوب من چشمات به من میگن روز جدایی خیلی نزدیکه می ری نمی دونی که دور از تو دنیام چقد غمگین و تاریکه دنیای من تاریک و غمگینه بار جدایی خیلی سنگینه هر کس که از حالم خبر داره از شونه هام این بارو برداره