اسم تو قشنگترین قصه برای گفتنه اسم تو قشنگترین قصه واسه شنفتنه غنچه ی نجیب اسم تو روی باغ لبم بهترین غنچه ی لذت برای شکفتنه لحظه ی طلایی نوازش گیسوی تو مثل ناز دست روی خواب چمن کشیدنه داغی وسوسه ی گرفتن دستای تو کوره ی بزرگ خورشید و توی خواب دیدنه
تو چی هستی ، تو چی هستی ، که تماشا کردنت مثل پر به آسمون گشودنه تو کی هستی ، تو کی هستی ، که تمام لحظه ها بی تو بودن مثل با تو بودنه
زیر نور خیس بارون ، مخمل سبز چشات جنگل جادوییه در به دری های منه گیسوی بلند تو که شعری از رهایه زنجیر سیاه موندن برای پای منه صدای هق هق من ، میون تاریکی شب صدای شکستنه ، صدای سرد مردنه صدای دور شدن پای من از کوچه ی تو آخرین حرف منه ، صدای جون سپردنه
تو چی هستی ، تو چی هستی ، که تماشا کردنت مثل پر به آسمون گشودنه تو کی هستی ، تو کی هستی ، که تمام لحظه ها بی تو بودن مثل با تو بودنه