همش باهام جنگ داشت تعصبی رو حرفاش آخرم رفت و موند رو دلم جای چنگاش عوض میشد رنگاش منم هی با خودم کنکاش که چقدر راحت میره کاش یه کوچولو رگ داشت
بمون قولتو نشکنو تا نبینی یه موقع خشممو تو میخوای سخت بگیری ولی نمبینی اشکمو کفرم داره در میاد صبرم داره در سر میاد وقتی من عصبی ام ازم هر کاری بگی بر میاد
فقط وقتمو پُر کرد تا تونست عشقمو پل کرد تا دید قلب من همه جوره میره تو لحظه دلش قرص شد و راحت دیگه نداشت شکایت نمی دونست من اگه برگردم زمین میلرزه
همش شد که طلبکار باهام جنگ داره انگار تا اینجاشم اگه راه اومدم واسه دل خودمه آخه نمیشد عالی تا کی رو سر بزاریش مگه مسابقس که همش به دنبال بردنه
بمون قولتو نشکنو تا نبینی یه موقع خشممو تو میخوای سخت بگیری ولی نمبینی اشکمو کفرم داره در میاد صبرم داره سر میاد وقتی من عصبی ام ازم هر کاری بگی بر میاد