چرا بیداری شب و روز من به چشمات خواب میدم نگران نباش عزیزم من به گلها آب میدم
نگران نباش همیشه همه ی کارا غلط نیست یکمی فکر چشات باش که مال خودت فقط نیست نگران نباش عزیم بزار راحت شه خیالم اگه تاره مویی از تو کم بشه وای به حالم نگران نباش عزیم نگران نباش عزیم
وقتی ابری میشه چشمات میبینی که خیلی سردن چون حوالیه نگاهت همیشه زندگی کردم تو چقدر خوبی عزیزم ما یه قلبیم توو دو تا تن بیش از این مراقبت کن از خودت به خاطر من
نگران نباش عزیم بزار راحت شه خیالم اگه تاره مویی از تو کم بشه وای به حالم نگران نباش عزیم نگران نباش عزیم