بین سیم های سیاه، زیر آوار و صدا، بارش خاکسترا، دریای خون زیر پا، کی می تونه که بگه، اینجا روزی شهر من بود؟ لب بیجون پسر، شعر پُر خون پدر، آویز زن های شهر، پوکه ُ باروت ُ درد، کی میتونه که بگه ،اینجا روزی شهر من بود؟ خونه و سقف کجاست، کنج و ایوونش کو؟ میدون شهر کجاست ، برج و تندیسش کو؟ تقدیر مرگ این بود، دست بی شرم بلا بود. سینما رویا(ل) کجاست؟ پپسی سردش کو؟ کوچه خاطره هام ، بوسه گرمت کو؟ شهر من مرده دیگه، ای خدا ! شهر من کو؟ بگو ای ابر سپید! روی ماه رسوا شه ! توی بدر کاملش ، فال مرگ پیدا شه ! طالع نحس این بود، فصل تاراج زمین بود…