چه جوری میشه که باور کنم تو همونی که میگفتی عاشقمی بسه برو دیگه نمیخوام نه شدی یه آدم دیوونه ی دم دمی الان چند وقت بیخیالمی بی تفاوت به حسو حالمی اصلا حضور تو حس نمیکنم حتی وقتایی که کنارمی
بچه بود فقط یه ظاهر مردونه داشت تو دلش برای هر آدمی خونه داشت با من سرد مثلِ مجسمه ولی گرم میگرفت با همه دیگه عشقمون مثل سابق نمیشه این واسه هر دومون مسلمه بچه بود فقط یه ظاهر مردونه داشت تو دلش برای هر آدمی خونه داشت با من سرد مثلِ مجسمه ولی گرم میگرفت با همه دیگه عشقمون مثل سابق نمیشه این واسه هر دومون مسلمه
خیالت از من راحتِ راحت از امروز تا قیامت به هیچکی دل نمیدم تو ذهنم ازت یه بت ساخته بودم مثل فرشته بودی اما اون روی تورم دیدم نا امیدم
بچه بود فقط یه ظاهر مردونه داشت تو دلش برای هر آدمی خونه داشت با من سرد مثلِ مجسمه ولی گرم میگرفت با همه دیگه عشقمون مثل سابق نمیشه این واسه هر دومون مسلمه بچه بود فقط یه ظاهر مردونه داشت تو دلش برای هر آدمی خونه داشت با من سرد مثلِ مجسمه ولی گرم میگرفت با همه دیگه عشقمون مثل سابق نمیشه این واسه هر دومون مسلمه