زندگی به کاممونه از برف کوچه تا فضای خونه شده عاشقونه اون بازم به موقع رسید با چند تا شاخه گل رز سفید آتیشم شعله کشید میدونه نباشه خرابه حالم بهش علاقه دارم وقتی هست میگذره عقرب ساعت با اعصاب راحت دستاشو میگیرم نگاه میکنه اسممو صدا میکنه دلم توی دلش زندانی شده عجب داستانی شده رویایی همه چیش نمیگیره دست پیش جنتلمنه رویایی همه چیش نمیخوایی از دست بدیش فقط مال منه
عجیبه واسشون همین که میخوام همیشگی باشه بدون پس خیلی عاشقونست حرفایی که تو نگاشه الکی دل نبستم بهش خیلی چیزا شده ثابت وقتی از صبح تا شب میگه من دنیاشم باید مغرور باشم فقط مال منه
زندگی به کاممونه از برف کوچه تا فضای خونه شده عاشقونه اون بازم به موقع رسید با چند تا شاخه گل رز سفید آتیشم شعله کشید