راه رفته رو برنمیگردم این همه انرژی چی میشه وجب به وجبشو من تنهایی رفتم الکی نمیشه کلی پند و نصیحت و گوش ندادم اونا حرفای پیشه دلو زدم به دریا رفتم سراغ هرچی گفتن نمیشه حالا که رنگی نمونده توویِ بومم که بخواد نقاشی بشه وقتی دنیا دورو برم برام مثِ یه سنگ به شیشه وقتی برف و بارون و برگا میریزه یخ میزنه ریشه تنها چیزی که برام مونده این قلب منه که از آتیشه
راه رفته رو برنمیگردم این همه انرژی چی میشه وجب به وجبشو من تنهایی رفتم الکی نمیشه کلی پند و نصیحت و گوش ندادم اونا حرفای پیشه دلو زدم به دریا رفتم سراغ هرچی گفتن نمیشه حالا که رنگی نمونده توویِ وقتی وقتی برف و بارون و برگا تنها چیزی که برام مونده این قلب منه که از آتیشه