آمد بهار جانها ای شاخ تر به رقص آ چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ ای شاه عشق پرور مانند شیر مادر ای شیرجوش دررو جان پدر به رقص آ
آمد بهار جانها ای شاخ تر به رقص آ ای شاخ تر به رقص آ ای شاخ تر به رقص آ جان پدر به رقص آ جان پدر به رقص آ از پا و سر بریدی بیپا و سر به رقص آ ای خوش کمر به رقص آ
از عشق تاجداران در چرخ او چو باران آن جا قبا چه باشد ای خوش کمر به رقص آ در دست جام باده آمد بتم پیاده گر نیستی تو ماده زان شاه نر به رقص آ
آمد بهار جانها ای شاخ تر به رقص آ ای شاخ تر به رقص آ ای شاخ تر به رقص آ جان پدر به رقص آ جان پدر به رقص آ از پا و سر بریدی بیپا و سر به رقص آ ای خوش کمر به رقص آ
ای شاخ تر به رقص آ جان پدر به رقص آ جان پدر به رقص آ از پا و سر بریدی بیپا و سر به رقص آ ای خوش کمر به رقص آ