وقتی شبم بی تو، بی ماهه
وقتی دستم از تو کوتاهه
غصه اشکمو در میاره
دوباره ...
وقتی که از نبودنت خسته ام
بی تو ، تو یه راه بن بستم
زندگی چه طعم تلخی داره
دوباره ...
رفتنت، غم انگیز
موندنم، بی تو پائیز
بدونه تو سوز و سوز و سرما
بدونه تو تار و تاریک و تنها
بدونه تو زنده هستم اما
خسته تر از همیشه از دنیا
هیچ آسمونی زیر بالم نیست
دیگه دلت به فکر حالم نیست
خونه ای که بدون آغوشه
خاموشه ...
لحظه به لحظه بی تو ابری تر
لحظه به لحظه ، لحظه ی آخر
چیزی که از انتظار می مونه
بارونه ...
رفتنت، غم انگیز
موندنم، بی تو پائیز
بدونه تو سوز و سوز و سرما
بدونه تو تار و تاریک و تنها
بدونه تو زنده هستم اما
خسته تر از همیشه از دنیا
دوری کشیدم ، بسه بریدم
جونمو میدم برای تو
کنار من باش
تو خونه هر جاش، بپیچه ای کاش صدای تو
بدونه تو سوز و سوز و سرما
بدونه تو تار و تاریک و تنها
بدونه تو زنده هستم اما
خسته تر از همیشه از دنیا