خیلی وقته حرفامو از چشام نمیخونی حالمو نمی پرسی دردمو نمی دونی هم ازم گریزونی هم میگی دوسم داری زخم میزنی اما از جذام بیزاری دیر میرسی از راه، اسم این زرنگی نیست زود میری اما این، عادت قشنگی نیست! با خودت که درگیری از همه طلبکاری من که از تو دل کندم، بس که مردم آزاری
هم میگی دوسم داری هم ازم گریزونی حالمو نمی پرسی دردمو نمی دونی با دروغ همدستی از غرور لبریزی جای آبرو داری ، آبرومو میریزی هفت خط و مرموزی مث مهره ی ماری مهربون شدی امروز؟ باز چه نقشه ای داری؟ هیشکی از تو راضی نیست، از همه طلبکاری من که از تو دل کندم بس که مردم آزاری