بغض نشسته تو گلوت برف نشسته رو سرت تن دادی به چین و چروک واست بمیره پسرت واست بمیرم که هنوز دلواپس حال منی هنوز بجای جفتمون به این در اون در میزنی هرچی که دارم از توء هر چی که ندارم از خودم بابا منو ببخش اگه اونکه می خواستی نشدم هنوزم مثل قدیما بابایی وقتی اخمات رو همه هوا پسه همه دنیا اگه شاکی باشن تو ازم راضی باشی برام بسه
دستاتو می بوسم با اشک دستاتو می بوسم ولی بوسه به پات نمی رسه خیلی بزرگی به علی یتیمی درده بدیه دست بکش روی سرم زنده بمون بجای من اسم بذار رو پسرم یتیمی درده بدیه می دونی طاقت ندارم هنوز به سیلی کسی بجز تو عادت ندارم هنوزم مثل قدیم بابایی وقتی اخمات رو هم هوا پسه همه دنیا اگه شاکی باشن تو ازم راضی باشی برام بسه