قراره تو و عشق ما این نبود که دنیامو تنها بزاری بری بگیری ازم قلب و احساسمو خودت قلبتو جا بزاری بری
قرار تو و من به رفتن نبود به اینکه تو اشکای من سر بشی به اینکه درست پیش چشمای من تو طوفان بشینی و پرپر بشی
چشاتو به چشمای کی دوختی که پشت نگاهت یه دریا غمه که هر کی تو رو دید گفت با خودش چه حسی تو چشمای این آدمه چشاتو به چشمای کی دوختی که پشت نگاهت یه دریا غمه که هر کی تو رو دید گفت با خودش چه حسی تو چشمای این آدمه
داری نقشت رو با تمام وجود با حس عمیقت یکی می کنی نه مرگ تو اینبار بازی نبود داری مرگت رو زندگی می کنی
تو با کوچه بی وقفه دیوانه ای تو عمق نفس هات رو نشناختی تو تنها کسی تو جهان منی که با مرگتم زندگی ساختی
داری نقشت رو با تمام وجود با حس عمیقت یکی می کنی نه مرگ تو اینبار بازی نبود داری مرگت رو زندگی می کنی
چشاتو به چشمای کی دوختی که پشت نگاهت یه دریا غمه که هر کی تو رو دید گفت با خودش چه حسی تو چشمای این آدمه چشاتو به چشمای کی دوختی که پشت نگاهت یه دریا غمه که هر کی تو رو دید گفت با خودش چه حسی تو چشمای این آدمه
قراره تو و عشق ما این نبود که دنیامو تنها بزاری بری بگیری ازم قلب و احساسمو خودت قلبتو جا بزاری بری