رفت تو نگاش حسی نداشت دلمو تنها گذاشت جای هیچ حرفی نذاشت رفت به هوام عادت نکرد دیگه دنبالش نگرد دله من دنیای درد شاید اون یکی دیگرو دوست داره که نشد بهم بگه،آره نتوسنت به روم بیاره شاید تب عشق من زیادی بود واسه اون یه حس عادی بود که تونست تنهام بذاره شاید التماس و تو چشمام میدید شاید از یه عشق تازه میترسید کارم شده گریه پای عکسامون کاشکی پا نمیذاشت روی قولامون شاید اون یکی دیگرو دوست داره که نشد بهم بگه،آره نتوسنت به روم بیاره شاید تب عشق من زیادی بود واسه اون یه حس عادی بود که تونست تنهام بذاره