گفتی که من از طایفه ی سنگدلانم،به خدا نه یا عاشق این هستم و یا عاشق آنم،به خدا نه هر جا که تو رفتی و به هر کس که رسیدی گفتی که من از قوم جدایی طلبانم،به خدا نه چون اهل سکوتم نه اهل هیاهو تو تشنه ی تعریفی و من بسته دهانم پنهان شده در زیر سکوتم هیجانم
تقصیر ز من نیست دیوانه ی تو اهل سخن نیست هربار دلم خواست تا یکدله باشم هربار دلم خواست حرفی زده باشم دیدم که همان لحظه ی گفتن نگرانم تو تشنه ی تعریفی و من بسته دهانم
لحظه ی سوختنم سینه افروختنم عاشقی آموختنم !همه تقدیم تو باد هی نگو حرف بزن یک جهان شعر و سخن قصه های دل من !همه تقدیم تو باد شور و حال سازم گرمی آوازم شعر عاشق سازم !همه تقدیم تو باد شور و حال سازم گرمی آوازم شعر عاشق سازم !همه تقدیم تو باد
گفتی که من از طایفه ی سنگدلانم،به خدا نه یا عاشق این هستم و یا عاشق آنم،به خدا نه هر جا که تو رفتی و به هر کس که رسیدی گفتی که من از قوم جدایی طلبانم،به خدا نه چون اهل سکوتم نه اهل هیاهو تو تشنه ی تعریفی و من بسته دهانم پنهان شده در زیر سکوتم هیجانم تو تشنه ی تعریفی و من بسته دهانم پنهان شده در زیر سکوتم هیجانم