تو خوابیدی ولی امشب سر من روی بالشت نیست گمم تو خاطرات تو که از روزای خوبم هیچی یادت نیس میخوام یادم بری، قلبم مگه این حرفا حالیشه میدونستم که آخر سر یکیمون مبتلا میشه
خونه ی ما ما خیلی وقته که دیگه میهمونی نداره خیلی وقته هیشکی با من حرف پنهونی نداره چرا همرنگ چشماته دلت چشمون سیاه خونه ی ما ما خیلی وقته که دیگه مهمونی نداره خیلی وقته هیشکی با من حرف و پیغومی نداره همش فکر میکنم هرکی به جز تو اشتباهه چرا همرنگ چشماته دلت چشمون سیاهِ
همونجا که گمم کردی دوتا دستامو ول کردی نشستم منتظر اما تو دنبالم نمیگردی عزیزم سخته تنهایی نه دلداری نه همدردی نشونیمم نمیدونی عجب دنیای نامردی
خونهی ما ما خیلی وقته که دیگه میهمونی نداره خیلی وقته هیچکی با من حرف پنهونی نداره چرا هم رنگ چشماته دلت چشمون سیاه خونهی ما ما خیلی وقته که دیگه مهمونی نداره خیلی وقته هیشکی با من حرف و پیغومی نداره همش فکر میکنم هرکی به جز تو اشتباهه چرا همرنگ چشماته دلت چشمون سیاه