باز ظهر شده نمی خوام که بازشه چشام نیستی اینجا و پا میشم با خاطره هات ک* خوار فاصله ها ک* خوار این دنیا و قاعده هاش هنوز ندیدم مثال چشات شدم شیفته ی خلقت خالق ما ملودی ساز صدات حسامون به هم یه رازه که فاشه ریختم خط های سفیدو رو تن سبزت چسبید کف مغزم واسه اون بغل گرمت دادم همه قلبمو تو بودی همه کسم نگو تقدیر سرنوشته این جداییمونو یکی از قبل نوشته هنو با منه توو اتاقم دست نوشتت میزنم سر بهش هی باز بیا عاشقم کن بزنو بشکن دیوار فاصله رو
لبای تو رو لبای من خونمو ساختم من توو اعماق قلبت توو بغل هم نمی خوایم فرداشه نه باز از هم دور شیم و وقت اون پرواز تلخه
سرت رو شونه هام میرفتی خواب تو حتی اگه کل دنیارو میگرفت آب گفتی از این به بعد جداعه راتو فکر کردی نباشی هم این چشما میره به خواب گود سیاه زیرشه باز هنوز خیره به قابمون اون بودش نیمه ی مام (ماهم) بگیره کیه که جای اونو
بعد تو اومدن چندتا آدم قبل نبودم من دیگه اما وقتی بودی همه دردارو شستی رفتی و اضافه شد یکی به زخمام من که دورم پره و همیشه همیشه تنهام تو خودمم و نمیشم من قاطی حرفا گفتی فرق داره این بار زدی باز زیرش اما یهو میوفتم من یادت تو هر ثانیه هر جا
کل این شهرو گشتم گفتم نمی زنم باز تا ته شبو رفتم هر چی ریشه عشقو کاشتم مثل تیر شدش تش تو قلبم میگن اینم میگذره نمیدونن که چی بوده حس دیشبت خیس عرق طبق معمول از خواب پریدم حس می کردم مثکه پیشمه وقتی صبح میشه باید اونو از یاد ببرم بزنم بیرون نقابو بازم بزنم نمیدونم کجاست با کیه اونم مثل من چشماش به درن
لبای تو رو لبای من خونمو ساختم من توو اعماق قلبت توو بغل هم نمی خوایم فرداشه نه باز از هم دور شیم و وقت اون پرواز تلخه
لبای تو رو لبای من خونمو ساختم من توو اعماق قلبت توو بغل هم نمی خوایم فرداشه نه باز از هم دور شیم و وقت اون پرواز تلخه