توی این خرابه متروکه تو که نیستی همه چی مشکوکه بی تو حتی به خودم مظنونم تا ابد زندونیم زندونم خسته از عکسهای یادگاریم حتی از عکس خودم فراریم بیا این خرابه را شادش کن دل غمگینم و آبادش کن
ای غم و شادی من روح آبادی من روز برگشتن تو روز آزادی من با تو از من دوره وحشت و دلشوره تو که نیستی خونه خونمون ویرونه
ای غم و شادی من روح آبادی من روز برگشتن تو روز آزادی من با تو از من دوره وحشت و دلشوره تو که نیستی خونه خونمون ویرونه
من که از دوری تو دل تنگم دست خالی با دلم میجنگم نمیذارم به کسی نگاه کنه خودشو تو دل هر کی جا کنه نمیخوام که بی تو عاشق باشه واسه من آینه دق باشه بخت خوابیده رو بیدارش کن بیا این زندون و آوارش کن
ای غم و شادی من روح آبادی من روز برگشتن تو روز آزادی من با تو از من دوره وحشت و دلشوره تو که نیستی خونه خونمون ویرونه