می ترسم از این حالت چشمات می خندی و این اصل حرفت نیست سرما زده چشمای زیباتو زوده عزیزم فصل برفت نیست می ترسم از این حالت چشمات نباشی قلبم تنها میمونه دلواپسم کمتر نگاهم کن داری به چی می خندی دیوونه می ترسم از این حالت چشمات سردی وجودم منقبض میشه احساس من یخ می زنه مثل نسلی که داره منقرص میشه با هر نگاهت مطمئن میشم دنبال تو روح از تنم میره تو تا کجا می خندی اینجوری من تا کجا گریه م نمی گیره با اینکه تلخه رفتنت اما پای تصمیم تو مردونه میشینم آینده ی من با تو روشن بود آیندمو بی تو نمیبینم حرفی ندارم رسم عشق اینه از خواب من رویامو میگیری بی دقدقه آروم و با لبخند میری همه دنیامو میگیری می ترسم از این حالت چشمات سردی وجودم منقبض میشه احساس من یخ می زنه مثل نسلی که داره منقرص میشه با هر نگاهت مطمئن میشم دنبال تو روح از تنم میره تو تا کجا می خندی اینجوری من تا کجا گریه م نمی گیره