من میگم اگه میخوندم واسه خاطر دلت بود تو میگی طلوع من باش خیلی زوده واسه بدرود من میگم خسته شدم از شب و دلتنگی و غربت تو میگی زندگی اینه درد تو درد محبت
من میگم بهای این عشق واسه من ترک وطن بود تو میگی صدات همیشه متن خاطرات من بود توی نامه گفته بودی مثل باد بی سرزمینی دنبال خودت میگردی خواب بارونو میبینی به پرنده ی مهاجر الکی بگو که خوبه نگو طفلی شوق پرواز یه حکایت دروغه