زندگیم رو لب تیغه نمیشه با تو بیام زخم من خیلی عمیقه نمیشه با تو بیام آخر قصه چی میشه خودمم نمیدونم واسه اینکه با تو باشم میخوام و نمیتونم خیلی حرفارو نمیشه با ترانه ها بگی عمریه چشمامو بستم رو تموم زندگی وقتی ترسی تو دلم نیست واسه چی سکوت کنم من به قله نرسیدم که بخوام سقوط کنم اما تو پر بکش حتی اگه آسمونی نیست اگه افتادی به خاکم باز رو باورت بِایست توی چشمامون با این که قطره های بارونه تو نگاه کن و بخند که آخرین خندمونه زندگیم رو لب تیغه نمیشه با تو بیام زخم من خیلی عمیقه نمیشه با تو بیام آخر قصه چی میشه خودمم نمیدونم واسه اینکه با تو باشم میخوام و نمیتونم