آهنگ میبینیم همو (فت رأیک) از سلمیرو

میبینیم همو
میبینیم همو چند سال دیگه
وقتی که من اون آدم سابق نیستم
میبینیم وقتی چندتا عکس قدیمی واسم حکم ی خاطره میشن
یادم میوفتی هر از گاهی
میگفتم چی میشد ی لحظه جا من باشی
میخوابیدم شاید اینبار بیای تو بازم دوباره تو خوابم باشی
بی حسم یعنی خنثی
باید آرومم کنن این قرصا
خالیه جای تکست تو زیر پستام
بوی عطر تو مونده رو دورسام
میزنم ورق تمام شعرامو ردتو میبینم
یه سیاهیه مطلقو بعد تو میبینم
خسته نمیشم هرچقدر عکستو میبینم
میدونم بخوام ببینمت دوباره میگی نه
زدم پرسه
تو این شهر هی
هوا سرده
شدم بد دل
یه دیوونه یه ردی فکر میکنم بت
یه احساسی که باخته همه چیشو پای منطق
چقدر سخته
هم بودنت عذابه هم نبودنت عذابه
ی مدتیِ سایتو نمیدیدم تو اتاقت
هم بودنت عذابه هم نبودنت عذابه
بیداره اونی که روی قلب تو میخوابه
عذابه جواب صبر باشه فکر و خیال خوش
بشه آخر حرفم زد و فحش
یکی هر دفعه عادت داشت
کی قورباغه مرداب جنگل و کشت
بی حسم خنثی فانی
ندارم حالیو با کسیم کاری
رفتارا ایگو یادمون رفت
سیاهیه چشمات روم در و بست خوابید
ستارت مرده تو رویا
میبینی تاثیری ندارن این قرصا
خالیه جای تکست تو زیر پستام
بوی عطر تو مونده رو دورسام
میزنم ورق تمام شعرامو ردتو میبینم
یه سیاهیه مطلقو بعد تو میبینم
خسته نمیشم هرچقدر عکستو میبینم
میدونم بخوام ببینمت دوباره میگی نه
زدم پرسه
تو این شهر هی
هوا سرده
شدم بد دل
یه دیوونه یه ردی فکر میکنم بت
یه احساسی که باخته همه چیشو پای منطق
چقدر سخته