خورشید خانوم چارقد مشکی نمی خواس مثل شما با این سر و شکل و لباس کپه ی نور ماه سبک تر از هواس خورشید خانوم رهاتر از من و شماس
هر کی می خواد با کلاشی سر کلاس نقاشی پیرهن گلدار نکشیم خاطره ی یار نکشیم درخت سرباز نکشیم بدتر از اون ساز نکشیم باید بدون عاقبت دو بال پرواز می کشیم درای این مدرسه رو رنگی و دلباز می کشیم رو کاغذای بی صدا ساز می کشیم ، ساز می کشیم ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو ای که می سوزم سراپا تا ابد در حسرت تو به تو نامه می نویسم نامه ای نوشته بر باد که به اسم تو رسیدم قلمم به گریه افتاد ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم ای تو یارم از گذشته یادگارم به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست در گریز ناگزیرم گریه شد معنای لبخند ما گذشتیم و شکستیم پشت سر پلهای پیوند در عبور از مسلخ تن عشق ما از ما فنا بود باید از هم می گذشتیم برتر از ما عشق ما بود