بسه امشب دِگر حال بدو فکر و خیال بی جهت با زمین و با زمان جنگیدن بنده نزد شما آلبومی آوردم تلفات دارد از فرطِ قِر و رقصیدن وقت آن نیست که دل را کمی شاد کنیم؟ هر چی قِر حبس شده در کمر آزاد کنیم؟ وقت آن نیست همگی واسه یه بارم که شده بی خیال همه چی یک کمی افراط کنیم؟ همه آماده ی پرواز بشتاب ای ساقی اندکی دیگر همه در وسط ابراییم ساقیا پیکو بریز امشب از چیزی نترس ما همه پر انرژی تر از این حرفاییم