شدم الگوی سرما تنم نداره گرما روح نداره جسمم ندارمت بی حسم شهر خیلی بی حاله روح منو کم داره دارمت توی رویاهام امیدوارم اونجا بمونی باهام اشک توی چشام جمع دستام بی دستات سرده تنهام تو روزای هفته اونی که دوسش داشتم رفته درک کن بدون تو سخته هنوز وویسات توی گوشیم هستش میرم تو خیالم دیدنت کی میشه وقتش
پی ام میدادی دوست دارم با یه قلب مشکیو مشخص بود سفتیو داری قلب سنگیو میگفتی عشق منیو بازیم دادی مثل ماریو
یه روزایی بود که خوب بود مودش همه چی عالیو نبود کمبودش اونم وقتی لبام رویه لبات مَچ بودش دستام توی دستات گرم بودش چشام خیره به چشات بودش یه روزی قلبت ماله من بوده از وقتی رفتی من تا بوده و نبوده دستام سیاهو کبوده سرم با عکسات گرم بوده همه حرفات لفظ بوده اصلا هر چی بده کار من بوده تنها چیزی که میگیره حوصلم اونه نمیبینی خنده رو لبام دیگه چقدر دروغ گفتم که حال من خوبه