توی سر من، یه آهنگ اومده که خواب شب از چشمم گرفته چند تا کلمه، به هم چسبیدن و یه آهنگ شاخ شکل گرفته آهنگم قشنگ و شاِد بیت رقصیم که داره شعر و قافیه اش هم جوره شعرش از دلتنگی میگه از یار چشم قشنگی میگه از خط قرمزا به دوره
تحریر میزنم با چه چه شعر کلیشه ای ، بی سر و ته فرمول طلایی داره اصل اون نیتته حاشیه امنیتته به من چه که اوضاع خرابه
من که زندگی مو دارم کار و کاسبیمو دارم مردم هم که لطف دارن
بقال، مغازه دار حتی خانمای خونه دار همه سی دی هام و دارن
من دیگه الان یه سلبریتیم وهمه جا میخونم چپ و راست تو رسانه هام و همه عکسام و میزارن تومهمونیا با آهنگ من بزن و برقصه تو ماشین ها باهاش دور دور میکنن وهمه چی ریلکسه دیگه هنرمند فاخرم و همه حرمتم و دارن تو همایشا اون جلو برام صندلی میزارن جونُم
من تفریح سالم تو چنته دارم من اوقاتی مملو از شادی میارم من خاک صحنه خوردم تا که اینجا رسیدم من جام وهرگز به هیچکس نمیدم من میخوام سراز تو سرا در بیارم من میخوام اسمم رو توی تاریخ بیارن
من دیگه الان یه سلبریتیم وهمه این و میدونن تو سالن میلاد کنسرت میزارم و همه با هام میخونن گور بابای دردای جامعه و اخبار سیاسی کارای من حتی شاد ترن از آهنگای لس آنجلسی آره شاید من یه خالطورم ولی تعارف که نداریم ما خالطوراییم که آهنگ شاد به خونه هاتون میاریم