یادت در یادِ من نامت فریادِ من بی تو از جان سیرم ، می میرم می میرم بگو چه کنم که در آسمان ستاره ندارم پر از سخنم تویی و منم چگونه نبارم تویی و منم چگونه نبارم هر آنکه رسید گذشت و ندید الهی نبینم به غیر تورا چنان از خودم لبالب شدم که گاهی نبینم به غیرِ تو را که گاهی نبینم به غیرِ تو را باز آ در چشم من جانم گردد روشن با تو پایان گیرد این رویا این رویا زمانه چرا به سنگِ جفا شکسته دلم را؟ تو ای نازنین بیا و ببین در این خانه غم را بیا و ببین در این خانه غم را هر آنکه رسید گذشت و ندید الهی نبینم به غیر تورا چنان از خودم لبالب شدم که گاهی نبینم به غیرِ تو را که گاهی نبینم به غیرِ تو را