آرزوهایی که داشتم بعد تو توو سینه میمیرن بعد تو روزای هفته مثل جمعه خیلی دلگیرن مثل اشکای یه ماهی که توو دریا دیگه معلوم نیست آدما اشک منو توو بارونا جدی نمیگیرن
آخه چشمات برای من نفس نمیذاره یه زندگی به من بدهکاره بیا از این جدایی دست بردار دل عاشق خدا میدونه که گرفتاره ولی غرورشم نمیذاره بگه چقد خرابه حالش
مث پنجره ای که یه عمره توو حسرت بارونه دل تنگ من این روزا همدم خاطرهامونه واسه من که نه ولی واسه تو فاصله آسونه تویی درد من بگو دردمو جز تو کی میدونه
آخه چشمات برای من نفس نمیذاره یه زندگی به من بدهکاره بیا از این جدایی دست بردار دل عاشق خدا میدونه که گرفتاره ولی غرورشم نمیذاره بگه چقد خرابه حالش